29.فروغ فرخ زاد

ساخت وبلاگ

امکانات وب

-->-->-->-->****-->-->-->-->-->-->-->-->-->-->

کد هدایت به بالا

-->-->-->-->-->-->

دریافت کد بنر گوشه ای فلش


کد کج شدن تصاوير


*****-->-->-->
کد متحرک سازی عنوان وب

*******

-->-->-->
****
-->-->-->

این شعررابرای تومی گویم
دریک غروب تشنه ی تابستان
درنیمه های این ره شوم آغاز

این آخرین ترانه لالاییست
درپای گاهواره خواب تو
باشدکه بانگ وحشی این فریاد
بپیچددرآسمان شباب تو
بگذارسایه من سرگردان
ازسایه تودور وجداباشد
روزی به هم رسیم که گرباشد
کس بین ما نه غیرخداباشد
من تکیه داده ام به دری تاریک
پیشانی فشرده به دردم را
انگشت های نازک وسردم را...
فروغ فرخ زاد

سکوت تلخ...
ما را در سایت سکوت تلخ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mona sokot18 بازدید : 482 تاريخ : يکشنبه 23 فروردين 1394 ساعت: 21:51

خبرنامه